کد مطلب:36734 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:105

اشکال تلقی فیلسوفانه از رابطه ی میان اعمال و کیفر آنها











تصور رابطه ی علی و معلولی میان كیفر و پاداش و كار نیك و بد، تصوری مطبوع و شیرین و عقل پسند است، اما این تصور یك مشكل بزرگ بر جای می گذارد و آن این است كه دیگر بركت دار بودن خوبی و بی بركت بودن بدی، بی معنا خواهد شد. چرا كه هر كاری به همان اندازه كه اقتضا می كند، آثار به وجود می آورد. اگر این اثر رنج آور باشد، عذاب نامیده می شود و اگر لذت آور باشد، نعیم و بهشت خوانده می شود. مطابق این تصور دیگر نمی توان گفت كه كسی در این دنیا كار نیكویی می كند و در آن دنیا ده برابر آن پاداش می گیرد، بلكه باید گفت كه پاداش وی به همان اندازه ای است كه آن كار نیك اقتضا می كند. هیچ معنا ندارد كه بگوییم معلولی ده برابر علت خویش است.[1] درست مانند این است كه كسی بگوید من به دستم ضربه ای زده ام، اما ده برابر آنچه باید، دردم آمده است. لذا معنا ندارد كه بگوییم در آخرت كیفرها به اندازه ی كارهای بد هستند، اما پاداشها ده برابر كارهای نیك اند. اگر آن رابطه ی علت و معلولی را بپذیریم، توضیح این مطلب آسان نخواهد بود.

[صفحه 270]


صفحه 270.








    1. بد نیست اشاره كنیم كه فیلسوفانی چون لایب نیتس، اصل بقای انرژی را (یا اصل بقاء مقدار حركت را) از این اصل استخراج می كردند كه «معلول برابر علت خویش است». نگاه كنید به عموم كتابهایی كه در تاریخ مكانیك نوشته شده و خصوصا به ماده لایب نیتس در:

      Gillespie Aydictionry of Scientific Biography.